[ad_1]
کیوان ارزاقی وضعیت ادبیات را در سال های گذشته شناسایی کرد و دلیل آن را عدم اشتیاق نویسندگان برای نوشتن دانست.
این داستاننویس در گفتوگو با ایسنا، درباره وضعیت ادبیات و کتاب در سال 1400 اظهار کرد: در دوره ادبیات و کتابهایی که میخوانم، نه میبینم و نه احساس میکنم، اتفاق عجیبی افتاده است، ببینید روند همان سالهاست. “
وقتی از او پرسیده شد که آیا وضعیت کرونا بر ادبیات تأثیر گذاشته است، گفت: «کرونا میتواند تغییرات بزرگی در زندگیها ایجاد کند، شاید یک پیشرفت تاریخی، از ستونهایی که در آن زندگی به پیشهاله و پسهاله تقسیم میشود». من در سال های اخیر داستان های مرتبط با کرونا یا داستان های مرتبط با کرونا را نخوانده ام. البته فکر میکنم خیلی زود است و باید منتظر بمانیم، اما واقعیت این است که تأثیر کرونا در حوزه فناوری سریعتر بوده است، اما شاید در حوزه ادبیات زمان ببرد، شاید تأثیر کرونا بر ادبیات باشد. در 4 سال آینده شناخته می شود. نگاهی به هاله بیندازید. اما من احساس نمی کنم که کرونا می تواند ادبیات را تحت تأثیر قرار دهد.
ارزاقی با بیان اینکه سالهاست که نویسندگان و منتقدان به ادبیات چگونه نگاه کردهاند و به نظر میرسد در ادبیات نزولی شده است، گفت: شاید باید نگاهی جامعهشناختی به این مسئله داشت. به نظر می رسد یکی از دلایل آن این است که نویسنده امروز، حداقل در ایران، نویسنده ای با استعداد نیست. شاید به این دلیل است که به نظر می رسد ما نسبت به دنباله ای از رویدادها ناخودآگاه هستیم، هاله ظاهر می شود و تأثیر زیادی بر جهان می گذارد، اما به نظر می رسد که ما حوصله نوشتن نداریم زیرا قبلاً واکنش مشابهی داریم. پاسخ به موارد مشابه. وقایع، در عین حال چیزی خاص از دل ادبیات مانند زلزله رودبار بیرون نیامد. اینطور نیست که ننوشتند، نوشتند، اما نشد و نمونه اش زیاد نبود. یا 5 میلیون ایرانی از ایران مهاجرت کردند، اما چند تا داستان مهاجرت داریم؟ در حوزه جنگ، اگر انشاها را حذف کنیم، چند داستان داریم؟ ما در نهایت هشت سال جنگ داشتیم.
نویسنده «سنگ، آخرین گناه»، «زندگی منفی یک» و «سرزمین نوچ» خاطرنشان کرد: به نظر من حساسیت نسبت به برخی اتفاقات کاهش یافته است، زیرا مردم راههایی برای انجام کارها پیدا میکنند. نان و بخور، نه. فرصتی برای فکر کردن. البته ممکن است زمان ببرد تا این در ذهن نویسنده جا بیفتد، ذهن او را درگیر کند، به میدان برود و تحقیق کند، آن وقت شک ندارم که بعد از این داستان ها داستان هایی خواهیم خواند که در آنها اثرات کرونا وجود دارد. احساس می شود، اکنون ممکن است خیلی زود باشد.
ارزاقی همچنین درباره کیفیت کتاب هایی که در سال 1400 خوانده است، گفت: فکر نمی کنم از نظر داستانی یا مثلاً اسم کتابی را بگذارم و بگویم من آن را کشف کرده ام. در مورد من اینطور نیست و داستان ها همان فرم و مضامین معمول را دارند. در مورد نشر می توانم بگویم که نشر برج کار خوبی است که در یکی دو سال اخیر با آن آشنا شده ام. من کارهای خوبی از این انتشارات خوانده ام که به نظرم کار خوبی است و از نظر کیفیت و طراحی و ویرایش جلد و مجموعه عناصری که یک کتاب خوب باید داشته باشد، در کتاب های این انتشارات می بینم. یک چیز خوب. چیز.
نویسنده «بین زنین» و «شوراب» نیز در سال 1400 از مژده و مژده از دیدگاه خود گفت: خوبی و بدی سال 1400 این است که فکر می کنم ما انسان ها به این نتیجه رسیده ایم که آن چیزی که مرگ است بسیار است. نزدیک به ما “این می تواند هم خوب باشد و هم بد. همه ما عزیزانی را از دست می دهیم که حتی فکرش را هم نمی کنیم، بسیاری از آنها بیماری عروق کرونر قلب دارند. این می تواند هم خوب باشد و هم بد؛ باور داشته باشید که مرگ چه چیزی نزدیک است، و همین الان که هستیم از آن زندگی استفاده کنید. زنده.
انتهای پیام/
Source link